به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه میره کارگری
برای سیر کردن شکم بچه اش
اما بچه ش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه !
*******************
یکی هست که جونش بره نمیذاره بهت سخت بگذره …
اونم اسمش پدره !
********************
وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده !
وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !
وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچی نمیگه …
و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری !
************************
راحت نوشتیم بابا نان داد ؛ بی آنکه بدانیم بابا چه سخت برای نان همه جوانیش را داد !
************************
سفیدی رویم را در ازای سپیدی مویت نمی خواستم پدرم …
اما تو …
***********************
به سلامتی پدری که نمی توانم را در چشمانش زیاد دیدیم ولی از زبانش هرگز نشنیدم …
***********************
به سلامتیه پدرم که هربار عصبانیش میکنم میگه این دفعه ، آخرین باریه که می بخشمت !
**********************
سلامتی اون پدری که شادیشو با زن و بچش تقسیم میکنه اما غصه شو با سیگار و دود سیگارش . . .
**********************
بارها میشد که کنارم باشد و دلم با او نباشد اما …
پدر هر جا که باشد ، دور و نزدیک ، شک ندارم که دلش هر لحظه با من است …
*********************
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچک تر میشود …
ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ، خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست ؛ فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …
بیایید قدردان باشیم …
********************
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد …
به سلامتی هرچی پدره . . .
منبع: سایت نیک صالحی